بوی بارون | ||
این شعر رو خیلی دوست دارم:
دریغاکه بی مابسی روزگار بروید گل و بشکفد نو بهار بسی تیر ودی ماه واردیبهشت بیایدکه ماخاک باشیم وخشت پس ازمابسی گل دهدگلستان نشینند با همدگر دوستان تفرج کنان برهوا و هوس گذشتیم برخاک بسیارکس دریغاکه روز جوانی گذشت به لهوولعب زندگانی گذشت جهان بین که بامهربانان خویش ز نامهربانی چه آورد پیش کسانی که از ما به غیب اندرند بیایند و برخاک ما بگذرند
[ یکشنبه 91/4/11 ] [ 12:59 عصر ] [ محمد خاوند ]
زمستان چند سال پیش بود عده ای از دوستان برای زیارت به قم اومده بودند یه روز عصر به مسجد جمکران رفته بودیم بعد از نماز امام زمان اومدم پای مینی بوس دیدم رفقا دارن میخندند پرسیدم چه خبره؟ گفتند :عباس به جای صد مرتبه ایاک نعبد وایاک نستعین تو نماز امام زمان صد بار اهدنا الصراط المستقیم خونده. غرض اینه که اگه این ایام اومدین قم این یه تجربه خوبه... [ یکشنبه 91/4/11 ] [ 12:56 عصر ] [ محمد خاوند ]
اصفهان: پسری تصویر بزرگ "آرنولد" رو بعنوان یک قهرمان به دیوار اتاقش چسبونده بود. چند وقت بعد ازطرف مدرسه برای بازدید به کارخانه ذوب آهن اصفهان رفتند. کوره های ذوب آهن واتاقهایی که اختلاف دمای هر کدام50 درجه سانتیگراد بود. و راهنما که توضیح میداد وبجه ها عرق میریختند. فردای آن روز... پسرک وارد اتاقش شد... از این به بعد عکس پدر بعنوان یک قهرمان بر دیوارخودنمایی میکرد. [ جمعه 91/4/9 ] [ 5:0 عصر ] [ محمد خاوند ]
[سوره الحجرات آیه 13] یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ در شان نزولهایى که براى این آیه ذکر شده نکاتى است که از عمق این دستور اسلامى حکایت مى کند، از جمله اینکه: بعد از فتح مکه پیغمبر اکرم ص دستور داد اذان بگویند، " بلال" بر پشت بام کعبه رفت، و اذان گفت، " عتاب بن اسید" که از آزاد شدگان بود گفت شکر مى کنم خدا را که پدرم از دنیا رفت و چنین روزى را ندید! و" حارث بن هشام" نیز گفت: آیا رسول اللَّه ص غیر از این" کلاغ سیاه"! کسى را پیدا نکرد؟! (آیه فوق نازل شد و معیار ارزش واقعى را بیان کرد) -تفسیر نمونه، ج 22، ص: 196 [ جمعه 91/4/9 ] [ 7:22 صبح ] [ محمد خاوند ]
خودش جانباز زمان انقلاب بود. دوپسرش رو هم درجنگ تقدیم اسلام کرده بود. خبرشهادت پسردومش که اومد شوهرش دم درخونه سکته کرد. وطولی نکشید به رحمت خدارفت. مدتی بود ویلچرنشین شده بود و نمیتونست راه بره بهش خبر دادن آقا امشب میان منزلتون خیلی خوشحال شد ولی غصه دار بودکه نمیتونه جلوی پای آقابلند بشه وقتی آقاتشریف آوردند به اطرافیان گفت:ویلچر منو دور آقا بگردونید گریه میکرد ومیگفت:آقا درد وبلات به جونم... آقاکه میخواست بره خطاب به مادر دو شهید: شماکاری خواسته ای ندارید؟ مادر شهید کفنش رو آورد وگفت:دوست دارم امضای چهلمی از شما باشه بسم الله الرحمن الرحیم.اللهم انالانعلم منها الاخیراوانت اعلم بها منا. سید علی حسینی خامنه ای شادی روح شهیدان فاطمی وپدر ومادر بزرگوارشان صلوت [ پنج شنبه 91/4/8 ] [ 3:59 عصر ] [ محمد خاوند ]
|
||
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |