بوی بارون | ||
ای راهب مسیحا دیگرمزن به ناقوس خاموش کن صدارا نقاره میزند طوس آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان؟ جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس آن جا که خادمینش ازروی زائرینش گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس خورشید آسمانها درپیش گنبد او رنگی نداردآری چیزی شبیه فانوس رویای ناتمامم ساعات در حرم بود باقی عمراما افسوس بود وافسوس وقتی رسیدی آنجادرآن حریم زیبا زانوبزن به پای بیدارخفته درطوس.. این دوبیت هم تقدیم به امام: هرچند حال و روز زمین و زمان بد است یک قطعه ازبهشت درآغوش مشهداست هر چند به آخر خط هم رسیده ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است واما حرف آخر.. حتما قرار شاه و گدا هست یادتان آری همان شبی که زدم دل به نامتان مشهد. حرم. ورودی باب الجوادتان آفا دلم عجیب گرفته برایتان [ پنج شنبه 91/7/6 ] [ 1:13 عصر ] [ محمد خاوند ]
|
||
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |