بوی بارون | ||
فردا جمعه 24 ذی الحجه است. دومناسبت قشنگ داره: مناسبت اول : مباهله [سوره آل عمران: آیه 61] فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ پس هر که با تو، بعد از علم و دانشى که به تو رسیده است، درباره او (عیسى) به ستیز و محاجّه برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالى کند) بگو: بیائید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان را (کسى که به منزله خودمان است) و خودتان را بخوانیم، سپس (به درگاه خدا) مباهله و زارى کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. نکته ها: مباهله، یعنى توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضاى لعنت و هلاکت براى طرف مقابل که از نظر او اهل باطل است. در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیانِ نجران نیز هیئتى را به نمایندگى از سوى خود براى گفتگو با پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله به مدینه گسیل داشتند. با وجود گفتگوهایى که میان آنان و پیامبر صلى اللَّه علیه و آله ردّ و بدل شد، باز هم آنان بهانه جویى کرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید مى کردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به کسانى که با تو محاجّه و جدال کرده، و از قبول حقّ شانه خالى مى کنند، مباهله کن. بهنگامى که نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اکرم صلى اللَّه علیه و آله شنیدند، به یکدیگر نگاه کرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فکر و اندیشه و مشورت کنند. بزرگِ نصارى به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید که پیامبر با سر و صدا و جمعیّتى انبوه براى نفرین مى آید، نگران نباشید و بدانید که خبرى نیست، ولى اگر با افراد معدودى به میدان آمد، از انجام مباهله صرف نظر و با او مصالحه کنید. روز مباهله، آنها دیدند که پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله همراه با دو کودک و یک جوان و یک زن بیرون آمدند. آن دو کودک، حسن و حسین علیهما السلام و آن جوان، علىّ بن ابى طالب علیهما السلام و آن زن فاطمه ى زهرا علیها السلام دختر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بودند. اسقف مسیحیان گفت: من چهره هایى را مى بینم که اگر از خداوند بخواهند کوه از جا کنده شود، کنده مى شود. اگر این افراد نفرین کنند، یک نفر مسیحى روى زمین باقى نمى ماند. لذا از مباهله اعلام انصراف کرده و حاضر به مصالحه شدند. (تفسیر نور) مناسبت دوم: خاتم بخشی امام علی(علیه السلام) در رکوع [سوره المائدة: آیه 55] إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ ولىّ و سرپرست شما، تنها خداوند و پیامبرش و مؤمنانى هستند که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مى دهند. در شأن نزول آیه آمده است: سائلى وارد مسجد رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله شد و از مردم درخواست کمک کرد. کسى چیزى به او نداد. حضرت على علیه السلام در حالى که به نماز مشغول بود، در حال رکوع، انگشتر خود را به سائل بخشید. در تکریم این بخشش، این آیه نازل شد. ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پیامبر مانند ابن عباس، عمّار یاسر، جابر بن عبد اللّه، ابو ذر، أَنس بن مالک، بلال و ... نقل کرده اند و شیعه و سنّى در این شأن نزول، توافق دارند. نکات: «1» عمّار یاسر مى گوید: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آیه بود که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود:«من کنت مولاه فعلى مولاه». «2»پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله در غدیر خم، براى بیان مقام حضرت على علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود. «3» و خود على علیه السلام نیز براى حقّانیّت خویش، بارها این آیه را مى خواند. «4» ابو ذر که خود شاهد ماجرا بوده است، در مسجد الحرام براى مردم داستان فوق را نقل مى کرد. «5»کلمه ى «ولى» در این آیه، به معناى دوست و یاور نیست، چون دوستى و یارى مربوط به همه مسلمانان است، نه آنان که در حال رکوع انفاق مى کنند. امام صادق علیه السلام فرمودند: منظور از «الَّذِینَ آمَنُوا ...»، على علیه السلام و اولاد او، ائمّه علیهم السلام تا روز قیامت هستند. (تفسیر نور)
[ پنج شنبه 91/8/18 ] [ 6:19 عصر ] [ محمد خاوند ]
|
||
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |