بوی بارون | ||
«روزى یزید ابن عبدالملک گفت: دنیا هیچ گاه براى هیچ کس خالى از ناراحتیها و مشکلات نشده من مى خواهم چنین روزى را براى خود فراهم نمایم. هنگامى که یک روز خلوت کردم هیچ خبرى را به من نرسانید و مرا با لذاتم در آن خلوتگاه واگذارید. سپس معشوقه خود حبابه را صدا زد و گفت: شراب به من بنوشان وآواز بخوان و (به پندار خود) بهترین وسائل عیش و نوش را فراهم ساز. در این هنگام حبابه دانه انارى را برگرفت در دهان خود گذاشت. ناگهان به گلوى او پرید (و در دستگاه تنفس او فرو رفت و خارج نشد) و همین سبب مرگ او شد. یزید ابن عبدالملک چنان ضجّه و فریادى زد که بیهوش شد. هنگامى که به هوش آمد گفت من اجازه نمى دهم او رادفن کنید باید در کنار من باشد. (طبق روایت دیگرى پیوسته او را در آغوش گرفت، مى بویید تا متعفن شد) اطرافیان به او گفتند این زن بازگشت به حیات نمى کند این یک مردار است در این هنگام اجازه دفنش داد و طبق بعضى از نقلها بعد از 15 روز خود یزید ابن عبدالملک از دنیا رفت و این بود سرانجام عیش و نوش بى دغدغه او» حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:دنیا سرایی ست پیچیده در میان مشکلات.خطبه226نهج البلاغه [ یکشنبه 93/11/19 ] [ 9:0 عصر ] [ محمد خاوند ]
|
||
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |